مبصرون

إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ

مبصرون

إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ

مبصرون
طبقه بندی موضوعی
بسم الله الرحمن الرحیم
گویند زیر پرچم حسین سیاست صلاح نیست
هییت فقط سینه زنیست! سیاست چه صیغه ایست؟!
گویند ای روضه خوان رجزی بخوان حیدری
ما را چکار به شهدا و انقلاب و رهبری
گویند ما سگ زینبیم، مست ابوتراب!
مارا چکار به مبانی انقلاب
گویند ما گریه می کنیم برا غربت بقیع!
ما قمه زنیم ما را چکار به ولایت فقیه!
غفلت موج می زند این رسم رسم نوکریست؟
این حرف که حرف همان ابوموسی اشعریست
حساسیت به اوج خودش رسیده است
دشمن برای ما نقشه کشیده است!

نظرات  (۱)

پسرم اینقدر بی تابی کرد تا بالاخره برای 3 روز به جبهه بردمش.وروجک خیلی هم کنجکاو بود و خیلی سوال می کرد:

 

بابا چرا این آقا یک پا نداره؟

بابا این آقا چرا این قدر ریش داره؟

بابا این تفنگ گندهه اسمش چیه؟

بابا چرا این تانک ها چرخ ندارند؟

تا اینکه یک روز برخوردیم به یک بنده خدا که مثل حلال حبشی سیاه بود.

پسرم پرسید:بابا مگه تو نگفتی همه رزمنده ها نورانی هستی؟

گفتم چرا پسرم!

پرسید پس چرا این آقا این  قدر سیاهه؟

منم گفتم:بابا جون اون از بس نورانی بوده صورتش سوخته!


برگرفته شده از:خاطرات طنز دفاع مقدس/خمپاره 60/چاپ دوم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی