مبصرون

إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ

مبصرون

إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ

مبصرون
طبقه بندی موضوعی

بسم الله الرحمن الرحیم

در تحلیل حوادث بعد از فوت حضرت رسول صل الله علیه و آله چند اتفاق تأمل برانگیز سبب می شوند که با شرایط و جو زمانی آن تاریخ بیشتر آشنا شویم.

بر طبق روایات و تاریخی که معتبر شیعه هست در جریان به خلافت رسیدن ابوبکر، خانه فاطمه سلام الله علیها به علت کانون رفت و آمد مخالفان خلیفه مورد تهاجم قرار گرفت و در این درگیری فرزند ایشان سقط و به شهادت رسید و بازوی ایشان به شدت آسیب دید و شکست ( بحارالانوار، ج43، ص170).

با توجه به خللی که در نگارش تاریخ این مدت صورت گرفته و زمانبندی ها آن مورد تردید است، به نظر می رسد از این روز تا روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مدت زیادی فاصله نباشد.

روایات شیعه که خبر غسل این بانو توسط حضرت علی علیه السلام را بیان می کنند حاکی از بی اطلاعی مولی از شکستگی بازوی ایشان است.

حال سوال اینجاست که چرا حضرت زهرا سلام الله علیها در این مدت بیماری و شکستگی بازوی خود را پنهان کردند و چرا به پزشک رجوع نکردند و یا چرا پزشک به خانه ایشان برای درمان نیامد؟

آنچه به ذهن نگارنده این سطور می رسد اگرچه قابل استشهاد به تاریخ نیست ولی معارض ندارد و البته تحلیلی شخصی است.

با توجه به اینکه خانه حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان کانون رفت و آمد مخالفین خلیفه مورد هجوم واقع شد طبیعی به نظر می رسد که هیچ طبیب و پزشکی جرئت آنکه به مداوای ایشان بپردازد را نداشته باشد چرا که مسلما از اینکه او را به عنوان حامی و یار مخالفان شناختن بیم دارد و این کار را انجام نمی دهد مگر با اذن و اجازه حاکم (برای تشبیه به مبارزات انقلاب خود نگاهی کنیم که پزشک ها نمی توانستند به درمان مخالفان رژیم بپردازند و بیم جان و اعتبار خود را داشتند) و در تاریخ هم نداریم که پزشکی بر بالین بانو آمده باشد پس یا می ترسیدند و یا اجازه نداشتند.

از طرف دیگر حضرت صدیقه سلام الله علیها در هیچ کجا به بیان درد و بیماری خود نزد حضرت علی علیه السلام نپرداختند چرا که آن حضرت بعد از آن واقع به شدت تحت فشار و جو سمپاشی شده علیه ایشان بودند به طوری که جواب سلام او را هم نمی دادند و حتی در برخی از روایات (فارغ از قوت و ضعف سند) قصد ترور ایشان نیز وجود داشت و لذا حضرت از خانه خارج نمی شدند و حضرت زهرا سلام الله علیها برای حفظ جان ایشان به کتمان درد خویش پرداختند. مؤید این تحلیل همان جریان هجوم به خانه است که حضرت صدیقه سلام الله علیها به پشت درب منزل آمدند و حتی هنگامی که محسن علیه السلام شهید شد حضرت علی علیه السلام را صدا نزدند و با آن جراحات در هنگام خروج برای حفظ جان حضرت و چرخش توجه مهاجمین خود را سپر کردند و دست از کمر علی بر نداشتند تا بازویشان شکت و با این حا هنوز خود را به مسجد نبوی رساندند و باز برای حفظ جان حضرت تهدید به نفرین کردند.

آری به نظر می رسد فضای شهر به گونه ای توسط منافقین سمپاشی شده بود که به راحتی میتوانستند خانه حضرتش را بسوزانند و یا حتی مولی را به شهادت برسانند و در این فضا کتمان درد حضرت زهرا سلام الله علیها بازگو کننده این فضای نفاق زده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی