بسم الله الرحمن الرحیم
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده
و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده
و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده
بسم الله الرحمن الرحیم
خوردی زمین و با عجله من به سر زنان
هرطور که بود آمدم از بین کوفیان
دیدم که بی هوا به سرت سنگ میخورد
در زیر ِ دست و پا بدنت چنگ میخورد
بسم الله الرحمن الرحیم
سقا که رفت با رفتنش چه بر سرت رفت
پشتِ سرش پشت و پناه و لشگرت رفت
گفتم خدا رحمی کُنَد اهل ِ حرم را
تا در کنار ِ علقمه آب آورت رفت