بسم الله الرحمن الرحیم
برایِ تو خبر از کوفه دیر آوردند
بیا ببین چه به روز ِ سفیر آوردند
دو روزی است که آهنگرانِ بی انصاف
برای پیکر ِ تو نعل و تیر آوردند
بسم الله الرحمن الرحیم
برایِ تو خبر از کوفه دیر آوردند
بیا ببین چه به روز ِ سفیر آوردند
دو روزی است که آهنگرانِ بی انصاف
برای پیکر ِ تو نعل و تیر آوردند
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا کُنَد که کسی تیر اینچنین نَخورَد
بدونِ دست به یک لشگر ِ لعین نَخورَد
سه شعبه تا که رها شد نشستم و گفتم
خدا کند که به آن چشم ِ نازنین نَخورَد
بسم الله الرحمن الرحیم
خوردی زمین و با عجله من به سر زنان
هرطور که بود آمدم از بین کوفیان
دیدم که بی هوا به سرت سنگ میخورد
در زیر ِ دست و پا بدنت چنگ میخورد
بسم الله الرحمن الرحیم
سقا که رفت با رفتنش چه بر سرت رفت
پشتِ سرش پشت و پناه و لشگرت رفت
گفتم خدا رحمی کُنَد اهل ِ حرم را
تا در کنار ِ علقمه آب آورت رفت