بسم الله الرحمن الرحیم
شروع بحث را باید در فعالیت و سازمان شیطان جستجو کرد. ابلیسی که در جامعه بت را برای گمراهی مردم قرار داد و ابراهیم علیه السلام با شکستن این بت ها و بازسای کعبه منادی توحید شد ولی بار دیگر ابلیس در طرح جدید خود قبله گاه اهل توحید را بتکده ساخت ولی اینبار این بار آخرین رسول الهی این حربه را نابود کرد ولی باز طرحی شیطانی دیگر جامعه موحدین را نشانه رفت و آن ایجاد بت در نفس افراد بود. تخیل حربه جدید شیطان.
آنچه در دین بر آن تأکید شده ایجاد رابطه جنسی واقعی و کامجویی در عالم واقع است ولی در دهه های جدید این عصر مدرن ایجاد عالم مجازی برای افراد واسطه تخیل و ساخت شخصیت های مجازی (آواتار) شده در این عالم مجازی امکان پرورش تمام امیال نفس وجود دارد و این از دید طراحان آن پوشیده نبوده است. یکی از مهمترین ساحت های این عالم مجازی که فوأد افراد را مشغول می کند و از مشاهده خداوند باز می دارد، پرورش تخیل و زنجیر کردن افراد بوسیله آنچه در ذهن خود دارند می باشد و جذابترین موضوع رابطه جنسی بود که زمینه آن به صورت یک غریزه جسمی در همه افراد وجود داشت.
کسی که دچار رابطه جنسی ذهنی می شود دیگر به آسانی از رابطه جنسی واقعی لذت نمی برد و حتی در هنگام رابطه واقعی، به عالم ذهن و ساخته های تخیل خود پناه می برد. آنچه در احادیث در رابطه با شیوه آمیزش و یا آنچه در رابطه با مشارکت شیطان در نطفه افراد از معصومین علیه السلام وارد شده در اینجا کارآیی و کاربرد خود را نشان می دهند و ما را با این دسیسه شیطان آشنا می کند. در مقابل باید سیستم رسانه ای استکبار جهانی را نیز متذکر شد که شیوه های رابطه جنسی را توسط شخصیت های خاص به افراد آموزش می دهند و ذهن افراد را در سیستمی طراحی شده به اسارت می برند.
این مفاهیم و تصاویر ذهنی چون در بستر زمان کهنه و تکراری می شوند لذا ذهن دائم مشغول به ساخت داستان و ایده جدیدی از زنا در ذهن می گردد و برای هر داستان باید چشم چرانی بیشتری کرد و پرده های حیا بیشتری را درید.
باید توجه کرد که ما بین شخصیت واقعی افراد و شخصیت مجازی افراد با توجه به انگیزه ها و سطح اشغال شده ذهن افراد از تخیل و تصاویر ذهنی شکافی ایجاد می شود که ایجاد بحران هویت می کند چرا که این انگاره ها و تصاویر مجازی در خود واقعی فرد نمی گنجد و لذا از آنچه که هست احساس عدم رضایت می کند.
برای مقابله با این حربه شیطان باید به این نکته توجه کرد که تخیل انسان ناشی از انگیزه های پیشین و محرک های فعال هست و اگر بخواهیم ذهن را آنگونه که قرآن بیان می کند حفظ کنیم باید با ابزار تحریک و انگیزه درگیر باشیم: 1-عدم تبرج و خودنمایی افراد 2-ستر و پوشیدن آنچه زینت افراد است 3-غض و بستن چشم بر آنچه خداوند عنوان حرام را بر آن قرار داده.
البته اگر در این مرحله از کنترل تخیل ناتوان بودیم و دچار فعالیت جنسی در ذهن شدیم برای جلوگیری از انجام محرمات در عالم واقع به اصلی دیگر باید پناه جست. از آنجا که تخیل سبب ترشح هورمون می شود راهکار دیگر کنترل فیزیولوژی بدن است و آنچه دین به عنوان درمان ارائه می دهد روزه برای جلوگیری از فعالیت هورمون های جنسی است.
آنچه که دین به عنوان تقوی برای مقابله با زنای ذهنی مطرح می کند حفظ فوأد و عدم تخیل است. باید این نکته را بارها و بارها یادآوری کرد که معاصی افراد ریشه در نیات ایشان دارد و فرد برای حفظ خود باید بستر نیات یعنی فوأد خود را از اشتغال به غیر حق بازدارد و شاید مؤید این مطلب آن باشد که در دین بر علم و عمل اصرار نشده بلکه بر ایمان (علمی که در فوأد افراد مستقر شده) و عمل اصرار می گردد.